عسلای مامان از 17 ماهگی تا 23 ماهگی به روایت تصویر
فرشته های نازم میدونم که خیلی وقته براتون مطلب نذاشتم اما اگه تمام لحظه لحظه زندگیتون بگم بازم تمام لحظه هارو کم میرام واسه توصیف کردن زیبایهاتون مخصوصا الان که با حرف زدنتون تمام شیرینی زندگی میشه شنید
17 ماهگی
اصلا دوست ندارم یاد اوری کنم اخه جیگرام مریض شدن یه هفته تو بیمارستان عرفان بستری شدن
عسلای مامان تو تولد 30 سالگی مامان
پیشی خوشگله کلی علاقه داره به نوشتن
18ماهگی اولین کالسکه سواری تارا خانم به همراه نانازای مامان
راستی عکسای جدید تارا جونم میزارم تا ببینید چقدر خانم شده
19ماهگی اولین سفر به شهر مقدس مشهد
حسابی تو فرودگاه شیطونی کردید
اینم پای ناز طلا خانم که عسل جون به خاطر کفشای تابستونی جدیدش واسه قرطی خانم لاک زده
اما تو هواپیما راحت لالا کردین
20ماهگی
21 ماهگی واولین عروسی که آیدین وآیلین رفتن
10مهر عروسی پسر عمه بابایی بود من بابایی تصمیم گرفتیم واسه اولین بار جوجو هارو ببریم یه مهمونی بزرگ که کلی ام به جوجوها خوش گذشت
22ماهگی
پارک رفتن بازی باطبیعت
فسقلیها بزرگ شدن حوله تن پوش میخوان داسه حموم کردن
23 ماهگی
عاشقانه های خواهروبرادری
قربون اون موهای بافته شده نازت برم
مامان جان میخوای بگم بابایی سر راهش اومدنی یه چند تا دیگه پستونک واست بگیره